بسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«یَقُولُونَ لَئن رَّجَعْنَا إِلى الْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنهَا الأَذَلَّ وَ للَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لَکِنَّ الْمُنَفِقِینَ لایَعْلَمُونَ»
«آنها (منافقین) مى گویند (پنهانی با یکدیگر) اگر به مدینه مراجعت کردیم البته باید صاحبان عزّت و ثروت (یهودیان)، اشخاص ضعیف و ذلیل را (مسلمانان) از شهر بیرون کنند و حال آنکه عزّت مخصوص خدا و رسول واهل ایمان است (ذلّت خاص کافران)، ولیکن منافقان از این معنى آگاه نیستند (نمی فهمند) .»
قرآن کریم / سوره منافقون / آیه 8
مدینه النبی (ص)
»مدینه النبی (ص)، دوّمین شهر مذهبی «عربستان» بعد از «مکّه معظمه» است . این شهر که در جاهلیّت «یثرب» نامیده می شد، پس از ورود حضرت محمّد مصطفی رسول الله (ص)، به آنجا «مدینه الرسول (ص)» یا «مدینه النّبی (ص)» نام گرفت .
به نوشته «یعقوبی»، «مدینه النّبی (ص)، در جنوب «وادی القری» در زمین هموار و میان دو کوه «اُحُد» در شمال و «عیر» در جنوب قرار گرفته است . هوای آن به غایت گرم (حدود 70 درجه فارنهایت) است و چهار رودخانه به نام های «وادی بَطحان»، «عقیق اکبر»، «عقیق اصغر»، و «وادی قناه» دارد . در اطراف «مدینه النّبی (ص)» باغ ها و نخلستان های فراوان وجود دارد و آب مشروب مردم شهر از چشمه «زرقاء» است (91) .
همچنین یعقوبی می گوید : «مدینه النّبی (ص)»، در شمال شرقی «جُدَّه» و شمال «مکّه معظمه» قرار دارد و فاصله ی آن تا «مکّه معظمه»، حدود 500 کیلومتر و تا بندر «جُدَّه» 425 کیلومتر است .
لبنیات «مدینه النّبی (ص)» در منطقه «حجاز»، امتیاز خاصّی دارد، خاک «مدینه النّبی (ص)، حاصلخیز است . نام «مدینه النّبی (ص)» قبل از اسلام، در «الواح سبئی»، «یَثربا» آمده و در کتاب «بطلمیوس»، نوشته شده که «مدینه النّبی (ص)، در شمال «مکّه معظمه» و در 300 میلی آن قرار دارد (92) .
در «مدینه النّبی (ص)»، اندکی قبل از اسلام، یهودیان «بنی نضیر» و «بنی قُرَیظه» به کشاورزی پرداختند تا جایی که این شهر از مراکز معتبر کشاورزی محسوب شد . شاید همین یهودیان که زبانشان «آرامی» بوده، نام «یثرب» را به کلمه ی «آرامی»، «مدینتا» تبدیل کرده باشند (93) .
به نوشته ی «نورالدین سهموی»، «مدینه النّبی (ص)»، اسامی بسیاری داشته که برخی از آنها چنین است : مدینه، طَیِّبَه، طابَه، مِسکِینه، جابِرَه»، مَجبُوره»، مرحومه، عَذراء، مَحِبَّه، مَحبوبه، عاصمه، که احتمالاً از «تورات» گرفته شده، و اسامی دیگر که بالغ بر90 نام است که در کُتُب احادیث و لغت و تاریخ آمده است (94) .
در یک فرسخی شمال «مدینه النّبی (ص)»، کوه «اُحُد» که از کوه های دیگر به شهر نزدیکتر است، قرار دارد . قبور شُهدای «غزوه ی اُحُد» در دامنه ی کوه و گِرداگرد قبر حضرت حمزه سیدالشهداء (ع) است .
در دامنه ی کوه، چشمه ی آبی است که «مِهراس» [احتمالاً مهراسب، نام ایرانی است – شهرابی] نام دارد . در راه «اُحُد»، سه مسجد به نام های «مسجد امام علی (ع)»، «مسجد سلمان فارسی»، و «مسجد الفتح» (که سوره فتح درآن نازل شده) وجود دارد (95) . در شرق «مدینه النّبی (ص)»، دو کوه «أجا»، و «سَلمی» قرار دارد که به کوه های «طی» مشهور است و حاجیان «کوفه» باید از آن دو کوه عبور کنند . در جنوب «مدینه النّبی (ص)»، کوه «عیر» واقع است (96) .
آب مشروب مردم «مدینه النّبی (ص)»، پیش از اسلام و پس از آن از «چاه رومه» تأمین می شد . این چاه در شمال «مدینه النّبی (ص)» و «مازِن» حفر شده (97) و فاصله آن تا «مدینه النّبی (ص)» یک ساعت راه بود . چاه های دیگر «مدینه النّبی (ص)» که برای شُرب و آبیاری از آن استفاده می شد، عبارتند از : «چاه عُروَه»، «چاه أَریس»، «چاه بیرحا»، «چاه انس بن مالک»، ... (98)
در «مدینه النّبی (ص)، غیر از چاه ها، چشمه های جوشنده ی گوارایی نیز وجود داشت، از جمله : «عین الصّورین»، «چشمه ثِنیَه مروان»، «چشمه خانقین»، «چشمه خِیف القاضی» (99) . مهمترین چشمه ای که آب مشروب «مدینه النّبی (ص) را تأمین می کرد، چشمه ی «ازرق» یا «عین الزرقاء» بود، این چشمه از «چاه جعفریه»، واقع در غرب مسجد «قُبا» سرچشمه می گرفت ...
حضرت محمّد رسول الله (ص) 2 بار مسجد «مدینه النّبی (ص)» را بنا کرد، یک بار هنگامی که برای نخستین بار به این شهر آمد و بار دیگر زمانی که حضرت جبرئیل امین (س) از طرف خداوند، بشارت «فتح خیبر» را به ایشان داد (100) .
در سال 236 ه. ق. برای اوّلین بار به دور شهر «مدینه النّبی (ص)، حصارِ بلندی کشیده شد تا از تهاجمات اعراب صحرانشین و جنگ های بدویان مصون بماند و این حصار، دارای چهار دروازه در چهار جهت اصلی بود (101) .
به نوشته «یعقوبی»، «مدینه النّبی (ص)» شهری پاکیزه و در زمینی هموار و سازگار که هم بیابانی و هم کوهستانی است، قرار دارد و مردم آن از مهاجران و انصار و تابعانند . سرچشمه آب رودخانه های «مدینه النّبی (ص)، کوه هایی است که در محل «حرّه بنی سُلَیم» و در ده فرسخی «مدینه النّبی (ص)» قرار دارد . خراج «مدینه النّبی (ص)» از ده یک نخلستان و صدقات است . دریای اعظم (بحر قلزم) با «مدینه النّبی (ص)»، سه روز راه فاصله دارد و در ساحل «مدینه النّبی (ص)» بندری است به نام «جار»، در آنجا، کشتی های بازرگانان از جمله کشتی های «مصر» پهلو می گیرند (102) .
«ابن رسته» به لطافت هوای «مدینه النّبی (ص)» اشاره می کند و می گوید : مدینه شهری است خوشبو، چنانکه گویی باغستان های آن سخن می گویند و عطر آن همه جا پراکنده می شود . بویی که از خاک و زمین آن برمی خیزد و برکتی که از خاکش حاصل می شود و نسیم دلنشین هوای آن، همه دلیل بر آن است که آنجا را «حرم» نهاده اند (103) .
«قُبا»، نام محلی در جنوب غربی «مدینه النّبی (ص)» است که بر سرِ راه «مکّه معظمه» به «مدینه النّبی (ص)» قرار دارد . حضرت محمّد رسول الله (ص)، هنگام هجرت از «مکّه معظمه» به «مدینه النّبی (ص)، ابتدا در این محل، نزد «سعد بن خَیثَمَه» نزول اِجلال فرمود و نخستین شالوده ی بنای «مسجد قُبا» را به دست مبارک خودشان گذاشت ... (104)
به نوشته «یعقوبی»، از «مدینه النّبی (ص)» تا «قُبا»، شش میل راه فاصله بود و منازل «اوس» و «خزرج» قبل از اسلام در آنجا قرار داشت (105) .
«اصطخری» می نویسد : «قُبا» در دو میلی شهر «مدینه النّبی (ص)» به سمت قبله قرار دارد و خانه های «انصار» آنجاست و به اندازه ی دهی می ماند (106) .
«ابواء»، در هشت فرسخی شمال «جحفه» است . مشهور است که حضرت عبدالله (ع)، پدر حضرت محمّد رسول الله (ص) در آنجا فوت کرده است و به نوشته «مسعودی»، مادر حضرت محمّد رسول الله (ص)، نیز در «ابواء» درگذشته است و به نوشته «یعقوبی»، خانه های قبیله «بنی اسلم» در آنجا بود (107) .
«خیبر» (در لغت یهود به معنای «قلعه» است .) در شش منزلی شمال شرقی «مدینه النّبی (ص)» واقع است . به نوشته «مسعودی»، هنگامی که حضرت محمّد رسول الله (ص) در سال چهارم هجرت، آهنگ «خیبر» کرد، مردم آنجا برای مقابله، دف زنان و با پوشش های رنگین و زیورآلات طلا بیرون آمدند (108) .
«جار» بندری است در کنار «مدینه النّبی (ص) و تا ساحل «دریای قلزم» (دریای سرخ) امتداد دارد . میان «جار» تا «مدینه النّبی (ص)» یک شبانه روز راه است . «اصطخری» می نویسد : فاصله ی این بندر تا «مدینه النّبی (ص)» سه مرحله است . «جار» از بندر «جُدَّه» کوچک تر است (109) .
«فُرع»، منزلگاهی در جنوب شهر «مدینه النّبی (ص)» و به فاصله چهار روز راه از آن است . حضرت محمّد رسول الله (ص) در سال سوم هجرت، برای جنگ با قبیله «بنی اَسلَم» به ناحیه «فُرع» رفت (110) .
«یاقوت» می نویسد : «فُرع»، دهی از نواحی «رَبَذه» در سمت چپ »سُقیا» است که میان آن و «مدینه النّبی (ص)» هشت برید راه است، منبر و نخلستان دارد و آبش فراوان است (111) .
«جُحفِه» روستای بزرگی بوده که در چهار منزلی «مکّه معظمه» قرار داشته و به «مدینه النّبی (ص)» نزدیک تر بوده است . «ناصرخسرو» در سفر حجّ از «جُحفه» عبور کرده و درباره آن نوشته است : چون از «مدینه النّبی (ص)» خارج شدیم، به دو منزل (فاصله) از «مدینه النّبی (ص)» کوه و تنگنایی مانند درّه بود که آن را «جُحفه» می گفتند و آن میقات مغرب و شام و مصر است . گویند سالی سیلی آمد و حاجیان را هلاک کرد و آنجا را بدین لحاظ «جُحفه» نام داده اند (112) .
«وَدَّان»، جایگاهی است در یک منزلی «جُحفه»، و فاصله «ودّان» تا «ابواء» که در غرب راه «مدینه النّبی (ص)» به «مکّه معظمه» است، شش میل است . «یاقوت» در وصف ودّان می نویسد : ... مانند «فعلان» از «ودّ» به معنی محبت (دوستی) گرفته شده، دهی میان «مکّه معظمه» و «مدینه منّوره» و از نواحی «فُرع» است (113) .
«غدیر خُم» (غدیر = آبگیر)، در دو میلی «جُحفه»، میان «مکّه معظمه» و «مدینه النّبی (ص)» قرار دارد (114) . در این مکان، حضرت محمّد رسول الله (ص)، پس از «حجه الوداع» و هنگام برگشت به «مدینه النّبی (ص)»، خطبه ی معروف «غدیرخُم» را برای همه ی مسلمانان خوانده و از طرف خداوند عزّ و جلّ، حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) به امامت، خلافت و ولایت برگزیده است (115) .
«یَنبُع»، بندری در ساحل «دریای سرخ» است . به نوشته «اصطخری»، «ینبع» قلعه ی استواری بوده با نخلستان و کشاورزی و آب فراوان و «علویان» را در آنجا وقفی بوده است (116) . «مقدسی» می نویسد : ... بیشتر مردم شهر از «بنی الحسن» (علویان حسنی) هستند (117) . «یاقوت» ضمن تأیید گفتار «مقدسی»، می نویسد : حضرت علی بن ابی طالب (ع) را در آنجا مُلکی بوده است که فرزندانش عهده دار اداره ی آن بوده اند (118) .
ادامه دارد ... منیژه شهرابی